پیام های شما
پرسش و پاسخ
امضا شده : ۱۳۹۲/۰۲/۱۲ ۱۷:۲۷:۱۹
سلام؛ خدا قوت اول: اين که به همدان خوش آمديد، اگر چه متاسفانه نتوانستم در مراسم سخنراني شما به مناسب تولد حضرت فاطمه زهرا شرکت کنم، کم توفيقي است. دوم: بعد از مدت ها دوباره سري به سايتتان زدم و چند يادداشت از متن هاي زيبايتان خواندم، اما آن چه مرا به جذب کرد و چند باره ذهنم را به خودش مشغول کرد يادداشتي بود با عنوان \\\"مهمترين نياز ما؛ مهرباني\\\". حال داستان چيست؟ سوم: من دانشجوي سال آخر دکتري تغذيه طيور هستم، دانشکده کشاورزي. ده سال هم هست که کارشناس گروه علوم دامي هستم و کم و بيش در آموزش دانشجويان مشارکت مي کنم و در آستانه عضويت در هيات علمي دانشگاه دولتي ام. سي و پنج سال دارم و متاهل. چهارم: شما جايي اشاره اي در مورد دانشجويان تخصص پزشکي کرديد و فشاري که بر آنها وارد مي شود، ما دانشجويان غير پزشکي هم تقريبا همين فشارها را تحمل مي کنيم اما به نوعي ديگر. چيزي که مرا نگران کرده هم همين موضوع است. اين که بعدا در رفتار و تربيت دانشجويان چگونه رفتار مي کنيم و مهمتر از همه رفتار \\\"مي کنم\\\". بسيار به اين فکر مي کنم که اگر دانشجوي تحصيلات تکميلي داشتم چگونه در اين محدوديت هاي روزافزون بخش هاي تحقيقاتي، حداقل به لحاظ علمي حمايتش کنم و به خاطر مشکلات و کمبودها، کمي اطلاعات و نيز منفعت و تمايل شخصي خودم وقت و عمرش را تلف نکنم. اين که سر کلاس هاي دانشجويان کارشناسي که از هر اقليم و فرهنگ و خانواده اي بر سر کلاس نشسته اند و حال و روح هر کدام براي خودش در جايي سير مي کند، چگونه رفتار کنم. اين که من چه قدر توانايي آموزش آنان را از لحاظ تخصصي دارم خود دغدغه اي است، اما مهمتر از آن اگر نمي توانم در رشدشان موثر باشم، رفتارم باعث ايجاد مشکل در آنان نشود. آيا در کسوت استادي دانشگاه به اندازه مامور اعدام مي توانم باعث آرامش و تسلاي دانشجويم باشم؟ پنجم: قبل از تعطيلات نوروز امسال با همسرم به خانه خدا مشرف شديم و يکي از دعاها و خواسته هاي اساسي ام همين نکته بود. فکر مي کنم اين که دوباره سري به سايت شما زدم و آن يادداشت را خواندم خودش از لطف هاي باري تعالي است، استجابت يک دعا. اگر فرصتي داشتيد که مرا در اين بحث ياري کنيد ممنون محبتتان هستم. اگر چه آن يادداشت خود مرا به حال و هواي ديگري برد، به حال و هواي مسجد الحرام. ببخشيد طولاني شد، درد دل است ديگر.
شهاب مرادی

سلام/ ۱. هنوز تهرانم و امشب و فردا صبح در همدان منبر دارم؛ ان شاءالله بعد از نماز ظهر حرکت می کنم. پس شما را زیارت می کنم. ان شاءالله

۲و۳و۴. الحمدلله شما مهربان هستید. از جنس دغدغه هایتان معلوم است و البته فعلا خسته اید. مراقب مهربانی و نرمی قلب تان باشید و بدون نگرانی و وسواس از خدای مهربان کمک بخواهید که او خیرُالناصرین است. ربِّ اِنّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِر

یاعلی

علي حسيني
65497 بازدید 66 امتیاز